سپید گویی ۶

ساخت وبلاگ
گفتم تعریف از زیبایی زن دیگه ای با حضور زنت جلوی دیگران ، یعنی تحقیر و بی احترامی به زنت. زنان شکننده و حساس اند.گفت احترام اگه زیادی باشه، بعدش استفراغ میکنی!گفتم چرا به جای اون زن ، از من تعریف نکردی؟گفت: تو که همیشه پیش می! دیگه تعریف نیاز نیست!نفهمید که این تعریف و تمجید نیست که برام مهمه، این بی توجهی و نادیده گرفتن که منو آزار میده!روحم خیلی خسته ست از اینهمه بی مهری! توی حرفهای تلخش یه حرفی رو درست گفت،اینکه: احترام که زیادی باشه، مخاطبت بالا میاره. + نوشته شده در یکشنبه سیزدهم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 18:17 توسط راز  |  سپید گویی ۶...ادامه مطلب
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 13 فروردين 1403 ساعت: 19:05

آروم باش ای روح زخم خورده

شاید ته این ظلمات ، نوری باشه

اگه روزگار با تو نمیسازه تو با روزگار بساز

لعنت به اجبار...

+ نوشته شده در جمعه هشتم دی ۱۴۰۲ ساعت 0:19 توسط سپیده  | 

سپید گویی ۶...
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 11 دی 1402 ساعت: 20:16

خدایا سلامحالمو نپرس داغونمامروز به معنای واقعی تحقیر شدم.امروز برای با چندم فهمیدم که دوست داشتن و دلشوره گرفتن و نگرانی برای کسی که ذره ای برات ارزش قائل نیست ، کاره بیهوده ای.میگن آدما از هرچی بدشون بیاد سرشون میاد... دقیقا همینطور... کاش برمیگشتم به یه سال قبل، کاش زندگی اینی نبود که الان هست... ولی با ای کاش چیزی درست نمیشه ... باید به فکر خودم باشم... باید دوباره به پاهای خودم تکیه کنم... تنها کسی که میتونه بهم کمک کنه خودمم... فقط خودم. دیگه توقع عشق و دوست داشتن کار بی جایی هست... هیچ چیز شکسته مثل روز اولش نمیشه... بشقاب چینی شکسته... دل شکسته.... + نوشته شده در جمعه نوزدهم آبان ۱۴۰۲ ساعت 0:29 توسط سپیده  |  سپید گویی ۶...ادامه مطلب
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 19:19

سلام خداجونچه خبر؟خوبی؟من امروز اصلا حالم خوب نیست.دلم برای مامان و بابا و خواهر و داداشم تنگ شده.دلم برای روزهای بی دغدغه‌ و دوستام تنگ‌شده.اینجا آدما قلبشون یخ زده.. حتی خودشونم‌ دوست ندارند چه برسه طرف مقابلشون رو.شایدم از بس در قلبشون بسته مونده دیگه به تنهایی عادت کرده.من تحمل این همه سرما رو ندارم.... سپید گویی ۶...ادامه مطلب
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1402 ساعت: 20:54

خدایا سلامالان سرت شلوغه؟وقت شنیدنم حرفهامو داری؟میشه بگی دیکتاتور کیه؟اونی که فقط حرف میزنه ولی گوش شنوایی نداره؟اونی که تمام سعی شو میکنه تا غرورت رو بکشنه، عزت نفس تو بگیره، اونی بی احترامی میکنه ولی تحمل شنیدن یه نه رو نداره؟خدا من کجام؟ اینجا کجاست؟خدایا حواست بهم هست؟به چی دلمو خوش کنم؟ + نوشته شده در جمعه دوازدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت 2:37 توسط سپیده  |  سپید گویی ۶...ادامه مطلب
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1402 ساعت: 19:33

و عشق تنها واژه ای که آدمی را به مسلخ می کشاند و در ژرفای نابودی فرو می برد.

عشق بزرگترین دروغی که انسان به خود گفته و با آگاهی از نابودی خود ، باز با تمام وجود خواهانش هست.

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 3:18 توسط سپیده  | 

سپید گویی ۶...
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 8 اسفند 1401 ساعت: 13:33

خدای خوب من سلام.من خوبم.مثل همون خوبی که روزی چند دفعه تو جواب سوال دیگران میگیم.کاش یکی برای یه بارم شده از ادم بپرسه فلانی حال دلت خوبه؟بعد ادم با فراغ خاطر و با صدای بلند و از ته دل بزنه زیر گریه و تمام حرفهایی که رو دلش سنگینی میکنه رو با خیال راحت به زبون بیاره.من دلم یه رفیق میخواد، رفیق روزهای سخت زندگی .ساعت ۲ بامداد روز ۲۱ مرداد. + نوشته شده در جمعه بیست و یکم مرداد ۱۴۰۱ ساعت 2:9 توسط سپیده  |  سپید گویی ۶...ادامه مطلب
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 75 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 23:43

خدای خوب من سلامامروز دومین روز بهار ۱۴۰۱ هست.سال نو شده ولی حال دل من و حال زندگی من و حال بقیه تغییر نکرده.همه چیز همونقدر مزخرف پیش میره.خدایا چرا ادما اینقدر تنها هستند؟!چرا با وجود خونواده باز هم تنهاییم؟!دلم میخواست درمورد اتفاقها و مسائلی که به وجود میاد و باعث ناراحتیم میشه راحت درموردش با عزیزترین هام حرف بزنم بدون اینکه قضاوت بشم ،بدون اینکه نظرشون رو بگن...گاهی آدم دلش فقط یه گوش شنوا میخواد که فقط براش حرف بزنی .که فقط خودتو خالی کنی و سبک بشی همین.خدایا تو میدونی من هرگز از هیچکسی توقع کمک نداشته و ندارم.همیشه سعی کردن روی پای خودم بمونم .همیشه کمک‌کردم ولی خودم همیشه تنها بودم و هستم.خدا کاش پدر و مادرا قبول کنند که ما بزرگ شدیم. سپید گویی ۶...ادامه مطلب
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 108 تاريخ : سه شنبه 7 تير 1401 ساعت: 9:57

خدای خوب من سلامامشب طولانی تربن و سخت تربن شب زندگی منه.خودت از همه چیز خبر داری.اگه گذشته و حال و اینکه آینده چی میشه.کاش امشب یکی از همون فرشته هاتو برام میفرستادی که بهم بگه فردا چی میشه.فردا قرار مهم ترین اتفاق زندگی من رقم بخوره.کاش میشد میتونستم اون هیجان درونی منو اونطورکه باید نشون بدم.اما نمی ذارن.تو همه مشکلات زندگی به پاهام تکیه کردم.مرد شدم علیرغم دخترانگی هام.سخت شدم علیرغم لطافت زنانگی هام.حمایت کردم بزرگ دیده شدم.حالا این دفعه نوبت منه.نوبت حمایت شدنم.راه سخت ۴۰ساله رو پشت سرگذاشتم.خدایا فقط یک‌بار حمایت خواستم فقط یکبار.روزهایی که میتونن بهترین روزهای زندگی من باشند به بدترین روزهام تبدیل نشن.خدایا خواهش میکنمخدا نذار لذت جوانی من با خوردن حسرت و اندوه نداشتن زندگی که حق هر آدمی هست از بین بره.که دیگه هرگز من آدم سابق نمی شم.خدایا فردا و فرداهای منو شاد کن خدایا خواهش میکنم سپید گویی ۶...ادامه مطلب
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 116 تاريخ : سه شنبه 7 تير 1401 ساعت: 9:57

خدای خوب من سلامخدایا میخوام ازت تشکر کنم بابت همه چیزبابت اینکه اون شب توی هتل صدامو شنیدیبابت اینکه بعدش  بهترین روزهای زندگیمو سپری کردم.۵ روز رویایی...۵ روز کنار بهترین و عزیزترین کس زندگیمخدایا ممنونم بابت همه چیزخدایا تا اینجای زندگی هوامو داشتی.لطفا بعدداز اینم کمکم کن که زودتر تکلیفم مشخص شه و کنار عزیزترینم باشم.خدایا ممنونم  + نوشته شده در جمعه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 19:12 توسط سپیده  |  سپید گویی ۶...ادامه مطلب
ما را در سایت سپید گویی ۶ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasidebaran بازدید : 127 تاريخ : سه شنبه 7 تير 1401 ساعت: 9:57